دل تنگی برای جایی که روزی نوشتن را از آنجا اغاز می کنی، تصادفی نیست، یعنی باید یک سری اتفاق ها بیفتد، تیری به جایی بخورد، پایی به زمینی نرسد و چیزی برای گفتن باشد. من اینجا آمدم، چون باید بنویسم. نه در فیس بوک و نه در شبکه های اجتماعی دیگر، که نه مجبور باشم نصب کنم و نه مجبور باشم عکسی را بازگذاری کنم. مرگ ها و تولدهای فراوانی رخ داده است. مرگ زن و مرد کوهنورد. آدمهایی که درطبیعت گم شده اند. دماوند را وقف نشاید. مگر حسینیه است!
آدم مگر ازدنیا چه می خواهد؟
یک کرونایی در قرنطینه !
مجبور ,کنم ,روزی ,ها ,جایی ,عکسی ,نه مجبور ,مجبور باشم ,و نه ,نه در ,عکسی را
درباره این سایت